بزرگان سرمایه گذاری میگویند که چنانچه شما نتوانید یک استراتژی را به صورت یک فرآیند در آورید آن استراتژی به درد بخور نیست و اصلا" نمیدانید در حال انجام چه کاری هستید . زمانی که استراتژی های خود را به صورت یک فرآیند نوشتید زمان آن رسیده که آن را با اهداف بلند مدت سرمایه گذاری خود مطابقت دهید . نوشتن استراتژی سرمایه گذاری این مزیت را دارد که در زمان های مواجه با بحران و آشفتگی در کسب و کار میتوانید به آن مراجعه کرده و راه حل مناسب را پیدا کنید و از تصمیم گیری های شتاب زده و احساسی خود داری کنید ، دیگر مزیت نوشتن فرآیند استراتژی این است که هر زمان در اهداف سرمایه گذاری تان تغییری ایجاد شد میتوانید متناسب با آن استراتژِی خود را نیز تغییر دهید . هم چنین اگر شما یک سرمایه گذار حرفه ای باشید داشتن یک استراتژی مکتوب به موکلان شما در درک هر چه بیشتر روند سرمایه گذاری تان کمک خواهد کرد .

همواره قبل از سرمایه گذاری به خوبی بازار را زیر نظر بگیرید کاری که سرمایه گذاران حرفه ای انجام میدهند ، و این سوال را از خود بپرسید : در این شرایط چه چیزی باعث میشود من از بازار باهوش تر باشم و سرمایه گذاری هوشمندانه ای داشته باشم ؟ برای سرمایه گذاری در این عرصه چه مزیت رقابتی وجود دارد ؟ مزیت رقابتی برای سرمایه گذاری در یک عرصه از اهمیت زیادی برخوردار است بعد از مشخص شدن مزیت رقابتی حوزه سرمایه گذاری مورد نظر ، اهداف بلند مدت خود را طرح ریزی کرده و سرمایه گذاری را آغاز کنید .

فنون معامله گری شما باید هم شامل خرید هم شامل فروش سرمایه گذاری باشد چون بازار تجارت و سرمایه گذاری پر از رقبای باهوش است که ممکن است آن ها نیز مانند شما همین استراتژی ها در پیش گرفته باشند ولی یک سرمایه گذار باهوش گول شرایط خوب بازار را نمیخورد چون ممکن است هر لحظه غافلگیر شود در چنین شرایطی بهتر است با پائین آوردن هزینه های جانبی مانند هزینه های مالیات و معامله گری روی شاخص های انفعالی سرمایه گذاری کنید .
سرمایه گذاران حرفه ای از عملکرد سرمایه گذاری خود به خوبی آگاهند و حتی به خوبی میتوانند نقاط ضعف و قوت استراتژی سرمایه گذاری خود را تحلیل کنند .چیزی که به درستی اندازه گیری و سنجیده نشده باشد سخت است که بتوان آن را ثابت کرد یا حتی فهمید ، به همین منظور شما باید یک معیار برای سرمایه گذاری خود انتخاب کنید و با آن معیار بتوانید میزان سود ده یا نبودن سرمایه گذاری خود را مشخص کنید ؛ معیارهای شما باید با اهداف سرمایه گذاری تان مطابقت داشته باشند .
دو نوع معیار برای سرمایه گذاری تعریف شده است یکی معیار نسبی و دیگری مطلق . معیار نسبی همان شاخص های انفعالی بازار هستند مانند S&P 500 Index یا Barclays Aggregate Bond Index . معیار مطلق نیز همان بازده یا سود سرمایه گذاری است مثلا" سود 6 درصد سالیانه . مشخص کردن تمام این ها فرآیندی زمان بر است اما از آن جا که میزان ریسک سرمایه گذاری شما را در رابطه با معیارهای سرمایه گذاری تان مشخص میکند بسیار حائز اهمیت میباشد . شما میتوانید این کار را با ثبت نوسانات سود پورتفوی خود و مقایسه آن با نوسانات معیار های سرمایه گذاری خود در طی یک دوره انجام دهید .
منبع:سرمایه گذاری مگاشید